اجتماعیفرهنگی
موضوعات داغ

کدام نوع ارتباط بهتر است؟ گفتاری یا نوشتاری؟

ابزار درست برقراری ارتباط

بصورت طبیعی، هر انسانی پیش از درک ساختار قانونمند و هدفمند یک موضوع، با آن به شکل عملی برخورد میکند، مثل راه رفتن پیش از آموزش قوانین فیزیک، یا نگاه کردن پیش از فراگیری قواعد نور و آشنایی با فوتون.
درباره گویش و نوشتار هم چنین است، انسان بصورت طبیعی پیش از یادگرفتن قواعد نوشتاری و متنی و خیلی پیشتر از آموزش اصول ادبیات، از طریق گوش خود با لغات آشنا شده و از طریق زبان سعی در تکرار آنها خواهد داشت، این تکرار طبیعتا در اوایل درست پس از شنیدن آن لغات اتفاق می‌افتد، و به این شکل، یک کودک حتی پیش از درک مفهوم عمیق و معنای یک لغت و به سادگی، مکان بکار گیری آنرا آموزش میبیند، آنهم صرفا با کنجکاوی و تکرار بلافاصله پس از شنیدن آن لغت!
پس، ابزار گفتاری بسیار پیشتر از ابزار نوشتاری در دسترس یک انسان قرار میگیرد و ابزاری بسیار کاربردی‌تر است، خصوصا که در طول مسیر رشد یک انسان، با ابزارآلات دیگری همچون زبان بدن، زبان صورت و اشارات استعاره‌ای درهم می‌آمیزد و بر توانایی برقراری ارتباط انسان همچنان می‌افزاید.

 

گفتگو قویترین ابزار ارتباط آدمی است

پس تا اینجای کار به زبان بسیار ساده و با شرح مختصری، تفکیک و تأخر و تقدم یادگیری ابزارهای ارتباطی مبتنی بر گفتار و متن برایمان روشن شد، اینکه چگونه می‌آموزیم و اینکه اصوات در وهله نخست برای ما ارزش بیشتری از معنا دارند، نکته‌ای که با نگاه کردن به دیگران و تماشای رد و بدل شدن این اصوات بین آنها به آن پی میبریم. همین نکته ظریف رد و بدل شدن اصوات میان آنهاست که به ما، شاهدان این فرایند، می‌آموزد که این اصوات(در حقیقت جملات و گفتار و بیان) میتواند سبب معطوف گشتن توجهات بین آدمیان شود، ما همه اینها را صرفا با گوش و چشم خود لمس و تجربه میکنیم.
اما این تمامی موضوع ارتباط نیست، آهسته آهسته و در همین راستا می‌آموزیم که میتوان نوع ادای لغات و یا شدت بیان آنها را تغییر داد و به این شکل بر روی خواسته خود(هرچه که هست) تأکید کرد و سبب جلب توجه شد.
تا اینجای کار قدرت بیان ما، بدون آگاهی به قواعدی است که خیلی زود باید بصورت تئوریک و با تکیه بر چرایی‌ها، آنها را بیاموزیم، اما همچنان ذهن جستجوگر ما با توجه به حجم ورودیهای متعدد و عدم آمادگی خاص تمامی حواس، پذیرای حجم آموزشهای تئوریک و غیر عملی نیست، و این موضوع حساس در واقع بیانگر بسیار مهم بودن عملیات کاربردی و ضروریات عینی و تمرین بی وقفه در کسب یکی از مهمترین و عجیب‌ترین توانمندیهای یک انسان، یعنی بیان و گفتار است.
اما تا اینجای کار ما صرفا به تقدم و یا تأخر فراگیری این دو توانمندی پرداختیم، و موضوع اصلی یعنی انتخاب توانایی برتر همچنان باقی است.
قطعا این دو در غالب موارد، مکمل یکدیگر خواهند بود، در عرصه تعاملات اجتماعی و خصوصا در زبان و فرهنگ فارسی، این بیان و گفتار است که حتی در تفسیر و توضیح نوشتار نیز بکار گرفته میشود و بنابر این ابزار مکمل برتر است، همچنان که در دفاعیات دانشگاهی و پس از ارائه متون علمی و نظریات، نویسنده و ارائه دهنده، حضوری در پیش روی هیأت داوری قرار میگیرد تا علاوه بر دفاع از آنچه ثبت نموده، با بیانی شیوا به بازتعریف متن ارائه شده و توضیحات پیرامونی و همچنین رفع ابهامات بپردازد.
شعر وزین و قوی پارسی با بیان اساتید و شکافت آن محتوای عمیقش آشکار میشود و همین بیان و ادای لغات شعر پارسی به همراه رعایت وزن و ضرب‌آهنگ است که وجاهت و زیبایی آنرا بروز میدهد.
به بیان ساده‌تر، گرچه نمیتوان قدرت و نفوذ نوشتار را فروکاست، و گرچه نمیتوان اولویت اساسی بی چون و چرا برای بیان و یا نوشتار قائل شد، اما در اغلب موارد آنکه به کار تفسیر و عمق بخشیدن به دیگری و در واقع رمز گشایی از دیگری بکار می‌آید، بیان است.
از اینرو تسلط به بیان که برگرفته از تکرار است و دقیق گوش دادن و آموزش قواعد، ابزار همیشگی یک انسان در نظر گرفته میشود، ابزاری که حتی در زمان غیر همزبانی، میتواند به خود شخص در تعریف آنچه باید به زبان بدن به آن اشاره نماید کمک نموده، و در هرچه ساده تر نمودن آن اشارات، نقشی شایان توجه بازی میکند.
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. سلام، من خیلی از صحبت در یک جمع میترسم، حتی جمع خودمونی و کوجک، اما از نوشتن اصلا. خیلی خوشحالم پیداتون کردم و خیلی خوشحالم که کاملا روی موضوع گفتار و نوشتار متمرکز شدین. موفق باشین.

  2. یه کمی سردرگم شدم. کاشکی بیشتر توضیح میدادین. میدونم دارین کم کم مارو با یک سری موضوعات آشنا میکنین تا اصل داستان بگین. اما الان فقط منتظرم

پاسخ دادن به Hosogo لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا